تولد ملیکا
ملیکای مامان ساعت 9:20 دقیقه صبح روز چهارم مهر ماه 91 در بیمارستان امیر المومنین اهواز با قدمهای کوچولوش پا به این دنیا گذاشت تا روزها و شبها رو واسه مامان و باباش لذت بخش کنه.گلم دو ساعت طول کشید تا توروپیش من آوردن.وقتی اومدی خیلی گرسنه بودی و گریه میکردی اونقدری که تمام انگشتاتو میخوردی بعد با کمک خاله جون بهت شیر دادم تا آروم شدی.خاله تورو یک ساعت به یک ساعت بیدار میکرد تا شیر بخوری آخه از راه رسیده بودی و خواب آلود بودی.ساعت سه که شد وقت ملاقات رسید و بابا ،آقا جون ،بی بی جون ،عمه پروین ،عمه زینب ،عمو صادق ،زن عمو زهرا ،رضا کوچولو( که دزدکی اومد تو بیمارستان تا تو رو ببینه)مامان جون،دایی غلام ،دایی محمد،خاله منا اومدن پیشت.شب که وقت شا...
نویسنده :
مرمر
11:32